عماد مشهدی

پنجره ای رو به شهرم مشهد

عماد مشهدی

پنجره ای رو به شهرم مشهد

وقایع نخستین روز ماه ربیع الاول

محرم و صفر یادآور غربت و مظلومیت و غم و آه آل رسول با همه اتفاقات دردناکی که در این دو ماه برای ائمه اطهار (ع) به وجود آمده به پایان رسید. ...

1-* دفن بدن مطهر پیامبر (صلى الله علیه و آله )

2-*لیلة المبیت
3-*هجرت پیامبر (صلى الله علیه و آله )
4-*هجوم به خانه وحى
5-* مسمومیت امام عسکرى (علیهم السلام )

* دفن بدن مطهر پیامبر (صلى الله علیه و آله )

در نیمه شب اول ربیع الاول بدن مطهر خاتم الانبیاء و المرسلین (صلى الله علیه و آله ) توسط حضرت امیر المومنین على بن ابى طالب (علیه السلام ) دفن شد(1)

مصیبت و فاجعه رحلت پیامبر (صلى الله علیه و آله ) از یک طرف و بى احترامى به آن حضرت و توجه نداشتن مردم به غسل و کفن و دفن حضرت از طرف دیگر، داغهایى بود که بر دل مبارک امیر المؤ منین (علیه السلام )(2) سنگینى مى کرد. چنانکه با یاد تلخ آن روزها فرموده اند: (آیا بدن شریف پیامبر (صلى الله علیه و آله ) را رها مى کردم و او را دفن ننموده براى خلافت و سلطنت بعد از او نزاع مى کردم (3) ؟

شیخ مفید نقل می کند: «اکثر مردم در دفن پیامبر (صلى الله علیه و آله ) حاضر نشدند، و نماز بر آن حضرت نخواندند، چه اینکه بین انصار و مهاجرین مشاجره در امر خلافت بود(4).

اعمش مى گوید: پیامبرشان از دنیا رفت و مردم هم و غمى نداشتند جز آنکه عده اى بگویند: «امیر از ماست » و طایفه دیگرى بگویند: «امیر از ماست »(5).

هنگام رحلت پیامبر (صلى الله علیه و آله ) مغیره خطاب به ابوبکر و عمر گفت : اگر بعداً با مردم کارى دارید آنها را دریابید. لذا ابوبکر و عمر هنگام دفن پیامبر (صلى الله علیه و آله ) حاضر نبودند، بلکه میان دیگران بودند که در سقیفه براى خود، امیر انتخاب مى کردند، و قبل از آنکه کنار بدن حضرت حاضر شوند، بدن مطهر دفن شد(6).

عبد الله بن حسن مى گوید: به خدا قسم ابوبکر و عمر بر پیامبر (صلى الله علیه و آله ) نماز نخواندند، و سه روز بدن مبارک آن حضرت دفن نشد، ولى با این همه اهل سقیفه مشغول کار خود بودند(7).

حضرت باقر (علیه السلام ) مى فرمایند: مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز مى خواندند، و عموم مردم حتى خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند، اما هیچیک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیر المؤ منین (علیه السلام ) بریده اسلمى را براى خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولى اعتنایى نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد(8).

عایشه در این باره اقرارى دارد که جالب توجه است . او گفته است : (بخدا قسم ما از دفن پیامبر (صلى الله علیه و آله ) با خبر نشدیم تا اینکه صداى بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنیدیم)، یعنى بعد از دفن متوجه شدیم (9).

باید از اینان که بر سر غصب خلافت همه چیز را فراموش کرده بودند پرسید:

آیا سقیفه در حضور پیامبر (صلى الله علیه و آله ) و به سفارش حضرت بود یا غدیر؟

آیا براى تشکیل شوراى سقیفه دستورى از طرف خداوند آمده بود یا درباره غدیر؟

آیا در سقیفه از اکثر بلاد مسلمین حضور داشتند یا در غدیر؟

آیا در سقیفه همه مردم حاضر بودند یا در غدیر که حتى زنها هم بیت کردند؟

*لیلة المبیت

شب اول ماه ربیع الاول، پیامبر (صلى الله علیه و آله ) از شر کفار از مکه به مدینه هجرت کردند. در آن شب آقا و مولایمان امیر المؤ منین (علیه السلام ) جان نثارى فرموده به جاى رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله ) در بستر ایشان خوابیدند(10)، چه اینکه کفار قریش قصد کشتن حضرتش را داشتند. به این مناسبت آیه و من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله ...: (از مردم کسى هست که جان خویش را در راه رضایت خداوند مى فروشد و خدا بر بندگان مهربان است ) در شأن على بن ابى طالب (علیه السلام ) نازل شد(11).

در شبى که امیر المؤ منین (علیه السلام ) به جاى پیامبر (صلى الله علیه و آله ) خوابید به جبرئیل و میکائیل خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادرى قرار دادم . کدامیک از شما ایثار مى کند که عمر طولانى از آن دیگرى باشد؟ هر دو عمر طولانى را اختیار کردند.

خطاب آمد: (به زمین نگاه کنید و ببینید چگونه على (علیه السلام ) حیات خود را به برادرش پیامبر (صلى الله علیه و آله ) ایثار نموده و به جاى او خوابیده و جان خود را فداى جان او نموده است . به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید). آنان آمدند و جبرئیل بالاى سر امیر المؤ منین (علیه السلام ) و میکائیل سمت پاهاى آن حضرت نشست و نداد: «بخ بخ من مثلک یابن ابى طالب» ، خداوند در جمع ملائکه به تو مباهات فرمود). اینجا بود که آیه شریفه و من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله ... نازل شد(12).

*هجرت پیامبر (صلى الله علیه و آله )

از دیگر اتفاقات رخ داده در اول ماه ربیع هجرت ÷یامبر اسلام از مکه به مدینه بود که رسول اعظم اسلام به اذن خداوند  13 سال پس از بعثت به مدینه طیبه هجرت فرمود(13).

*هجوم به خانه وحى

اول ربیع یادآور رویدادهای تلخ و شیرینی است، یکی از تلخ ترین حادثه های اتفاقی در این روز  هجوم به خانه امیر المؤ منین (علیه السلام ) بود . هنگامى که امیر المؤ منین (علیه السلام )، متوجه غسل و کفن و دفن پیامبر شد و غاصبین خلافت در سقیفه بودند، در شب چهارشنبه که اول ربیع بود، بدن مبارک آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصیت پیامبر (صلى الله علیه و آله ) متوجه جمع آورى قرآن شد. آن حضرت فرموده بودن : ( على جان تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع آورى کن ...(14).

در این ایام سه بار به منزل آن حضرت هجوم آورده اند: بار اول در روز اول ربیع بود که براى بیعت آمدند و آن حضرت فرمود که قسم یاد کرده ام تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بیرون نیایم و آنان بازگشتند. پس از آن امیر المؤ منین (علیه السلام ) شبها صدیقه طاهره و حسنین (علیهم السلام ) را بر در منازل اصحاب مى بردند و طلب یارى مى نمودند(15)

بار دوم هفت روز بعد از دفن پیامبر (صلى الله علیه و آله ) بود که زبیر و عده اى دیگر در منزل امیر المؤ منین (علیه السلام ) جمع شده بودند. آن روز زبیر شمشیر کشید تا عمر را بکشد(16).

بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن در منزل و ضرب و جرح صدیقه طاهره (علیها السلام ) و کشتن حضرت محسن (علیه السلام )، امیر المؤ منین (علیه السلام ) را با دست بسته بیرون بردند(17).

* مسمومیت امام عسکرى (علیهم السلام )

برخی روایات حکایت از آن دارد که امام حسن عسکرى (علیه السلام ) نیز در تخستین روز ماه ربیع الاول در اثر زهر مسموم شد و بیمارى حضرت آغازم گردید(18).

بنابر قولى شهادت امام حسن عسکرى (علیه السلام ) در سال 260 ه‍ در چنین روزى بوده است (19).

و به قولى دیگر در چهارم ربیع الاول و به قولى دیگر در هشتم ربیع الاول بوده است (20).

منابع:

1- طبقات ابن سعد: ج 2 ص 78. مسند احمد: ج 6 ص 62، 242، 274، سنن بیهقى : ج 3 ص 409. السیره النبویه (ابن کثیر): ج 4 ص 538.

2- خصال : ص 372. اختصاص : ص 171.

3-احتجاج : ص 74.

4-ارشاد مفید: ج 1 ص 189.

5-تقریب المعارف : ص 256.

6-المصنف : ص 14، 568. جامع الاحادیث : ج 13 ص 267.

7-تقریب المعارف : ص 251.

8-مناقب ابن شهر آشوب : ج 1 ص 297. بحار الانوار: ج 22 ص 524.

9تاریخ الاسلام (ذهبى ): ج 1 ص 582. السیره النبویه (ابن کثیر): ج 4 ص 538. مسند احمد: ج 6 ص 62، 242، 274.

10-قلائد النحور: ج ربیع الاول ، ص 8. مسار الشیعه : ص 27. فیض العلام : ص 201. زاد المعاد: ص ‍ 332. بحار الانوار: ج 97 ص 168. مصباح کفعمى : ج 2 ص 596.

11-سوره بقره : آیه 207.

12-بحار الانوار: ج 19 ص 39.

13-قلائد النحور: ج ربیع الاول ، ص 8. مصباح کفعمى : ج 2 ص 596.

14-تفسیر فرات : ص 398. در توحید صدوق : ص 73 هفت روز و در امال طوسى : ج 1 ص 263 نه روز است .

15-کتاب سلیم : ص 128. احتجاج : ص 75 - 190.

16-توحید صدوق : ص 73. احتجاج : ج 1 ص 95 - 111. بحار الانوار: ج 28 ص 321.

17-کتاب سلیم : ص 82 - 249. الکوکب الدرى : ج 1 ص 194. الجمل : ص 117. کامل ابن اثیر: ج 2 ص 326. تاریخ طبرى : ج 3 ص 203.

18-قلائد النحور: ج ربیع الاول ص 2. مصباح کفعمى : ص 523. مصباح المتهجد: ص 732. فیض ‍ العلام ص 201. ارشاد: ج 2 ص 336. کشف الغمه : ج 2 ص 415. بحار الانوار: ج 50 ص 334 - 335.

19-قلائد النحور: ج ربیع الاول ص 2. مصباح کفعمى : ص 523. مصباح المتهجد: ص 732. فیض ‍ العلام : ص 201.

20-مسار الشیعه : ص 28 - 29. فیض العلام : ص 205.

نظرات 1 + ارسال نظر
رها چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:50 ب.ظ http://edrina.blogsky.com

خیلی عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد