خواهر هم عهد و هم خون حسین
کیست زینب؟ جان محزون حسین
طینتی ممزوج از عقل و شعور
خلقتی از اصل عشق و اصل نور
کاخ کفر آوار سیل خشم او
باغ دین آباد ز آب چشم او
مهر تابد از طنین نام او
نور ریزد از جبین نام او
تاک عرفان مست جام زینب است
باغ دین سرسبز نام زینب است
یا اگر بود احمدی آیین نبود
گر نبودی عزم زینب، دین نبود
یا تجلّی گاه طور ایمن است؟
عقل حیران است آیا این زن است؟
باز مانَد معنی از تعریف او
عاجزند الفاظ از توصیف او