چندی ست خبری می شنویم مبنی بر رشد منفی جمعیت در ایران . این امر علل مختلفی می تواند داشته باشد . که یکی ازآنها مسائل اقتصادی و معیشتی خانوار است که دغدغه جلوگیری از باروری و موالید را بوجود آورده . حال در این فرصت مروری می کنم بر آیاتی از قرآن کریم و ضمانت الهی که شاید تلنگری باشد بر ما که با دغدغه های واهی از امر خطیر و الهی موالید امتناع نکنیم .البته در این آیات شریفه تذکرات مفید دیگری نهفته است که امید است مطالعه و بهره گیرید .
آیات 30 و 31 سوره اسرا :
إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقْدِرُ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیراً بَصِیراً (30 اسرا )
همانا پروردگارت براى هر کس بخواهد، روزى را گشاده یا تنگ مىسازد، همانا او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست.
وَلَا تَقْتُلُواْ أَوْلَدَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئاً کَبِیراً (31 اسرا )
فرزندان خود را از بیم تنگدستى نکشید. این ما هستیم که آنان و شما را روزى مىدهیم. یقیناً کشتن آنان گناهى است بزرگ!
در قرآن
بطور گسترده دربارهى رزق و روزى، بحث شده است. برخى از نکاتِ آن آیات عبارت است از:
الف: رزق هر جنبندهاى بر عهده
خداست«مامندابّةٍفىالارضالاّعلىاللّهرزقها»(1)
ب: سرچشمهى روزى، در آسمان است
« و فى السماء رزقکم»(2)
ج: اگر همهى مردم رزق گسترده
داشته باشند، فساد گسترش مىیابد. «و لو بَسط اللّه الرّزق لعباده
لَبَغوا فى الارض»(3)
د: مردم باید تلاش کنند و به
دنبال رزق بروند. «فابتغوا عنداللّه الرّزق»(4)
ه: تقوا از عوامل گشایش و
موجب توسعه در رزق است. «و مَن یَتّقِ اللّه یَجعل له مَخرجا و یرزقه من حیث
لایَحتسِب»(5)
حضرت علىعلیه السلام
مىفرماید: «قَدّر الأرزاق فکثّرها و قلّلها و قسّمها على الضیق و السّعة فعدل
فیها لیبتلى مَن اراد بمیسورها و معسورها و لیختبر بذلک الشّکر و الصبر مِن
غنیّها و فقیرها»(6) خداوند، روزى مردم را با کم و زیاد کردن، تقدیر کرد تا هر که را
بخواهد در تنگناها و گشایشها بیازماید و غنى و فقیر را با شکر و صبرى که از
خود بروز مىدهد، امتحان و گزینش کند.
«املاق» به
معناى فقر و تنگدستى است. شاید ریشهى آن «مَلَق» باشد، چون فقیر اهل تملّق مىشود.
این آیه، سیماى نابسامان اقتصاد
دوران جاهلیّت را نشان مىدهد. امروز هم که دنیا به خاطر نگرانى از افزایش جمعیّت و کمبودهاى اقتصادى،
سقط جنین را مجاز
مىداند، گرفتار نوعى جاهلیّت شده است.
خداوند در آیه 151 سورهى
انعام، کشتن
فرزندان را به خاطر فقر مىداند، «لا تقتلوا اولادکم من املاقٍ» ولى در این آیه، کشتن را
به خاطر ترس از فقر مىشمرد، «خشیة املاق»
در آنجا در مورد فقر مىفرماید: «نحن نرزقکم و ایّاهم» ما زندگى
شما و فرزندانتان را تأمین مىکنیم، در اینجا در مورد ترس از فقر مىفرماید: «نحن نرزقهم و ایّاکم» رزق بچههایتان و خودتان با ماست. چون هیجانِ ترس بیشتر است، خداوند اوّل اولاد را بیمه مىکند، سپس خود انسان را،
تا هیجان کاهش یابد.(7) شاید سرّ این تفاوت در این باشد که چون گرسنگى الآن
است و ترس از فقر براى آینده، لذا در صورت اوّل مىفرماید: ما هم اکنون خود شما و
فرزندانتان را رزق مىدهیم، ولى در مورد ترس از آینده مىفرماید: نگران نباشید ما
فرزندانتان و خودتان را روزى مىدهیم.
نکاتی که از آیات فوق می توان استنباط کرد :
1- کمى و زیادى رزق به دست خداست. «یبسط الرّزق لمَن یشاء و یقدر»
2- وسعت یا تنگى رزق، از شئون ربوبیّت خدا وبراى رشد و تربیت انسانهاست. «اِنّ ربّک یبسط الرزق... ویقدر»
3- خواست خداوند بر اساس بصیرت و آگاهى اوست. «لمن یشاء ... خبیراً بصیراً»
4- از ترس فقرِ خود، بخل نورزید و براى نفى فقر دیگران تمام اموال خود را یکجا نبخشید، که روزى بدست خداست و فقر برخى حکیمانه است. «لاتجعل یدک... اِنّ ربّک یبسط الرزق»
5- کودک، حقّ حیات دارد و والدین نباید این حق را از او بگیرند. «لاتقتلوا اولادکم»
6- فقر و تهیدستى حتّى در قوىترین عواطف انسانى تأثیرگذار است. «لا تقتلوا اولادکم خشیة املاق»
7- ترس از ضرر وزیان وفقر، مجوّز گناه و نادیده گرفتن حقوق دیگران نیست. «لا تقتلوا اولادکم خشیة املاق»
8- اگر امنیّت روانى وایمان نباشد، نه فقط فقر که ترس از فقر نیز سبب آدمکشى مىشود. «لاتقتلوا... خشیة املاق»
9- توجّه به ضمانت الهى، مانع گناه است. «لا تقتلوا... نحن نرزقهم»
10- ایمان و توکّل را از یاد نبرید. «نحن نرزقهم»
11- خداوند از پدر ومادر مهربانتر است، به او سوءظنّ نبرید. «نحن نرزقهم»
12- رزق به دست خداست و زیادى نفرات و جمعیّت بىاثر است، پس فرزند عامل فقر نیست. «نحن نرزقهم و ایّاکم»
13- گاهى رزق وروزى ما در سایهى روزى فرزندان است. «نرزقهم و ایّاکم»
14- فرزندکشى و سقط جنین، گناه و جنایت است، چه پسر باشد، چه دختر. «لاتقتلوا اولادکم... خطاً کبیرا»
15- گناهان یکسان نیستند، گناهان صغیره و کبیره داریم. «خطاً کبیراً»
پاورقی :
(1) هود، 6.
(2) ذاریات، 22.
(3) شورى، 27.
(4)عنکبوت، 17.
(5)طلاق، 2
(6) نهجالبلاغه، خطبه 91
(7) تفاسیر فى ظلالالقرآن و فرقان.
(8) تفسیر نور حجه الاسلام قرائتی