همانا کسانى که فرشتگان، جانشان را مىگیرند، در حالى که بر خویشتن ستم کردهاند، از آنان مىپرسند: شما در چه وضعى بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف و بیچاره بودیم (و به ناچار در جبههى کافران قرار داشتیم). فرشتگان (در پاسخ) گویند: مگر زمین خداوند گسترده نبود تا در آن هجرت کنید؟ آنان، جایگاهشان دوزخ است و بد سرانجامى است.
1- فرشتگان به کارهاى انسان آگاهند. «الملائکة... قالوا فیم کنتم قالوا»
2- ترک هجرت واز دستدادن هدف وعقیده، ظلم به خویش است. (شعار «خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو» از نظر قرآن مردود است.) «ظالمى انفسهم»
3- «ترک هجرت از محیط شرک و گناه» گناهى است که بازخواست آن پیش از هر چیز دیگر آغاز مىشود. فرشتگان مأمور قبض روح در لحظه جان گرفتن از آن بازخواست مىکنند. «فیم کنتم»
4- هجرت از محیط کفر واجب و ماندن در آن محیط و سیاهىِ لشکر کفّار شدن حرام است. «کنا مستضعفین... الم تکن ارض اللّه واسعة»
5 - اگر مىتوانید، محیط را تغییر دهید، وگرنه از آنجا هجرت کنید تا مؤاخذه نشوید. «ألم تکن ارض اللَّه واسعة فَتهاجروا فیها»
6- توجیه گناه پذیرفته نمىشود. «کنا مستضعفین ...»
7- محیط و جوّ اکثریّت بر انسان مؤثر است، لذا انسان باید با هجرت، فشار محیط را در هم بشکند. «فتهاجروا»
8 - اصل، خداپرستى است نه وطنپرستى. «ألمتکن ارض اللَّه واسعة فتهاجروا»
9- هجرت، یکى از درمانهاى استضعاف فکرى و عقیدتى است. «کنا مستضعفین... ألمتکن ارض اللَّه واسعة»